جمعه ۲۳ آذر ۹۷ | ۲۰:۰۳ ۵۹۱ بازديد
مردی بدنبال شترش می گشت که با جوان باهوشی برخورد کرد. سراغ شتر را از او گرفت. جوان گفت: شترت یک چشمش کور و یک طرف بارش شیرین و طرف دیگر ترش بود؟مرد گفت:بله،بگو شتر کجاست؟ جوان گفت: من او را ندیدم.مرد که به آن جوان شک کرده بود شکایت به قاضی برد.قاضی پرسید: اگر تو شتر را ندیدی چطور مشخصات او را درست جواب دادی؟ جوان گفت:روی خاک اثر پای شتری را دیدم که فقط سبزه های یک طرف را خورده بود،حدس زدم یک چشمش کور است،بعد دیدم در یک طرف مگس و طرف دیگر پشه بیشتر است؛چون مگس به شیرینی و پشه به ترشی تمایل دارند،تشخیص بار او را دادم.قاضی که از هوش جوان خوشش آمد به او گفت:تو بی گناهی و زبانت تو را به زحمت انداخت. از این به بعد«شتر دیدی ندیدی!» و این مثل شد تا دانسته شود،پر حرفی دردسر می شود.
جالب بود تشکر
باسلام:مفهوم ضرب المثل ها همیشه مورد توجه بوده است تا انسان کمتر اشتباه کند