داستان کوتاه،بهلول و کمک به خلیفه

زیبایی در سخن گفتن باید از آغاز تولد سر لوحه زندگی تمام بشریت قرار گیرد.

داستان کوتاه،بهلول و کمک به خلیفه

۵۶۸ بازديد
روزی هارن الرشید مبلغی به بهلول داد که آن را در میان فقرا تقسیم نماید.بهلول وجه را گرفت و بعد از چند لحظه به خود خلیفه پس داد.هارون علت را پرسید. بهلول جواب داد که من هرچه فکر کردم از خود خلیفه محتاج تر و فقیرتر کسی نیست،این بود که من وجه را به خود خلیفه رد کردم.چون می بینم مامورین و گماشتگان تو در دکانها ایستاده و به ضرب تازیانه مالیات و باج و خراج از مردم می گیرند و در خزانه تو میریزند و از این جهت دیدم احتیاج تو از همه بیشتر است.لذا وجه را به شما برگرداندم.
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.