اینجا ایران،اینجا بوشهر

زیبایی در سخن گفتن باید از آغاز تولد سر لوحه زندگی تمام بشریت قرار گیرد.

اینجا ایران،اینجا بوشهر

۳۷۷ بازديد

این استان تا دلتان بخواهد ساحل دارد...

بوشهر

شبه جزیره‌ای است در دل خلیج فارس، معروف به ماسه‌های طلایی اش و ساختمان‌های سفید و پنجره‌های هلالی رنگین اش؛ جایی که آفتاب و دریا بهم می‌رسد و آزادراهی دارد بی انتها به سوی اقیانوس‌های جهان...

به گزارش خبرنگار ایسنا، مهم‌ترین دارایی و عشق زندگی‌شان با همه ثروت‌های تریلیاردی سرزمین‌شان، دمی آساییدن کنار ساحل است و دل به دریا زدن. هم‌چنین خیام خوانی را دوست دارند با آهنگ‌های بندری و سازهای کوبه ای معروفشان در کوچه پس کوچه‌های باریک و و بافت قدیمی اش همچون کافه حاج رئیس

همانند قدیمی‌ترهای‌شان اما نه دقیقاً مثل آنها، چرا که بوشهری‌ها در "قدیم قدما" شب نشینی می‌کردند و در کنار حوض‌هایی که با آب چاه خانه‌شان پر شده بود، می‌نشستند و خیام خونی می‌کردند و برای هم قصه می‌گفتند.

بوشهری‌ها اهل کمک به هم بودند و آنکه از نظر مالی قوی‌تر بود به آنکه ضعیف‌تر بود کمک می‌کرد؛ اگر گرسنه هم می‌ماندند اما تن به سلطه اجنبی نمی‌دادند. به قول مادر "عامو" خِدر (معروف به خیام بوشهر) که به فرزندش سفارش کرد: "حواست باشه کسی سرزمینت نگیره که اگر آمد، انگار خونه‌ات را گرفته"

وجود طولانی‌ترین سواحل با ۹۳۹ کیلومتر ساحل، وجود پایتخت انرژی ایران و بزرگترین منبع مستقل گازی جهان و نیز موقعیت استراتژیک آن در میان همسایگان اش در خلیج فارس کافی است که حسرت داشتن اش را به دل استعمارگران دنیا بگذارد اما اینجا بوشهر است به معنای نجات دهنده و اهالی اش مردمانی هستند همچون رئیس علی دلواری؛ دلیر، وطن پرست، مهربان، بخشنده و به اصطلاح خون گرم.

مردمی که با نداری‌ها می‌سازند و دلشان خوش است به ساحل گردی و تفریح کردن در میان نخل‌های دشستان و زیر درختان پرتقال باغ‌های جم و تنگستان.

بیشتر صیادند، کشاورز و اهل تجارت با کشورهای عربی همسایه و فروشنده کالای ته لنجی به خصوص در دیلم، گناوه و دلوار و یا در صنایع نفت و گاز عسلویه، جم، دیر، بردخون، کنگان، خارک و صنایع شیلاتی و لنج سازی و نیروگاه اتمی بوشهر مشغول به کارند؛ گوجه‌های خارج فصلشان معروف و خرما و نیز ماهی و میگویشان شهره عام و خاص است.

این استان تا دل‌تان بخواهد ساحل دارد که کیلومتر به کیلومترش با هم متفاوت است و خاص؛ همین‌ها باعث شده این سال‌ها دستی به سر و روی ساحل اش بکشند و به عبارتی گردشگری دریایشان را رونق ببخشند اما حالا حالاها تا به قول دبیر کل خدمات سفر ایران بشود برند گردشگری، کار دارد و هنوز نمی‌تواند به پای کیش و قشم به عنوان همسایه ایرانی اش و امارات و بحرین به عنوان همسایه‌های آن ور آبی اش برسد.

به تازگی به فکر ساختن هتل پنج ستاره و مجتمع‌های تجاری در شهر دلوار به عنوان قطب گردشگری در اطراف بوشهر افتاده‌اند با همه اینها خیلی زیاد در دل گردشگران جا بازکرده و مسافران نوروزی راه بوشهر را از حفظ بلد شده‌اند تا جایی که با وجود کم بودن هتل‌های باکلاس و یا شهربازی و نیز نبود سیمای شهری پیشرفته همچون دبی افزایش ۷۰ درصدی در اقامت مسافران نوروزی امسال را شاهد بوده‌اند.

بنابراین آنچه که می‌تواند بوشهر را به غیر از نیروگاه اتمی معروفش و یا مهمترین منبع گازی مستقل جهان سر زبان‌ها بیندازد توسعه گردشگری با تعریف پروژه‌های گردشگری خلاقانه همچون گردشگری خیابانی و دریایی است.

و یا معرفی عمارتهای تاریخی اش همچون ملک، گلستان، امیریه و خانه رئیس علی دلواری (مبارز تنگستان در مقابل استعمارگران خارجی) و گوردختر در جاده برازجان که مقبره اش شبیه مقبره کوروش کبیر است و در ۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح و به دوره هخامنشیان ساخته شده یا طبیعت بکرش همچون جنگل‌های حرا با نام پارک نایبند در اطراف عسلویه و بزرگترین گنبد نمکی خاورمیانه با نام جاشک در اطراف دشتی...

البته گردشگری بوشهر به اینها خلاصه نمی‌شود؛ سواحل زیبا، نخلستان‌های سرسبز، بافت تاریخی بوشهر، بندر تاریخی سیراف، نیروگاه اتمی بوشهر، کاخ بردک سیاه، بازارهای تجاری، کاروانسرای مشیرالملک، قلعه خورموج و منطقه تاریخی توز از دیگر نقاط دیدنی استان بوشهر هستند.

هر چند که تلاشی در خور همچون مسئولان گردشگری استان‌های یزد و اصفهان برای معرفی آثارشان انجام نداده‌اند تا آنجا که گردشگران در بدو ورود به این استان به غیر از ساحل اش هر مهمانی را به سوی خود می‌کشاند، باید در به در دنبال مناطق گردشگری و بافت تاریخی‌اش بگردد تا بشود جوینده یابنده!

استان بوشهر از استان‌های جنوبی و هفدهمین استان بزرگ ایران است و در حاشیه خلیج فارس قرار دارد. این استان با مرکزیت بوشهر از شمال به خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد، از شرق به استان بوشهر، از جنوب و غرب به خلیج فارس و از جنوب شرق به هرمزگان منتهی می‌شود. این استان ۱۰ شهرستان دارد و ۳۷ شهر که معروفترین آن شامل شهرستان‌های بوشهر، تنگستان، جم، دشتستان، دشتی، دیر، دیلم، عسلویه، کنگان و گناوه است.

تاریخ سکونت در بوشهر به خیلی قبل تر ها در حدود ۵۰۰۰ سال و حتی قبل از تاریخ اسلام و به دوره هخامنشیان و ساسانیان نسبت داده‌اند تا آنجا که گفته می‌شود نام بوشهر "رام اردشیر" بوده که به مرور به "ریشهر" به معنای شهر قدیمی تبدیل می‌شود و حالا به نام بوشهر تحریف یافته است.

بوشهر زمانی مقر نیروی دریایی نادرشاه بوده و این به بعد بوده که به عنوان یکی از مهمترین بنادر ایران شناخته می‌شود و در دوره زندیه با بندر معروفی همچون بصره عراق در رقابت بوده است.

این استان یا گرم است و یا معتدل و سرمایش به دو ماه در زمستان خلاصه می‌شود و برای همین است که بومیانش اغلب لباس نخی به تن می‌کنند.

ایرانیها بوشهری‌ها را تنها به ساحل حیرت انگیزشان، سازهای کوبه ای‌شان همچون دمام و یاخون گرمی‌شان نمی‌شناسند بلکه شیرینی لهجه فارسی جنوبی‌شان از یاد مسافران این استان نمی‌رود، آنجا که برای خوشامد گویی‌شان با خنده از ته دلشان می‌گویند:

"اینجا در شهر دریا، صدای موج دریا، سی موست و سی تو. صید و غروب زرد و روشن، چقدر تماشا داره، سی مو و سی تو. آمو از هر کُیا اومدی، در خونه ما به روی شما باز است. عامو و خالو اینجا خونه خوته و هر چی در خونه داریم مال شماست و قدم شما رو سر و چیش"

اما اینها همه آنچه نیست که ایرانی‌ها درباره بوشهری‌ها و زندگی این روزهایشان می‌دانند چرا که بوشهری‌ها به روی گردشگران با روی باز لبخند می‌زنند و صورتشان را با سیلی سرخ نگه می‌دارند.

دریای سمت ایران خالی از ماهی شده و صیادان بوشهر تقریباً با دست خالی به خانه بر می‌گردند و یا خطر می‌کنند و برای قاچاق و روزی پر ماهی به سمت دریای همسایه می‌روند و حالا هم که به خاطر صادرات و یا قاچاق آن به برخی همسایگان، کیلویی خدا تومن شده و برای خریدارانش صرف ندارد که نتیجه اش شده کسادی بازار صیادان.

آنچه بوشهر را به غیر از ثروت بی انتهایش که دریا باشد، در ردیف استان‌های به ظاهر ثروتمند قرار داده صنایع عظیم نفت و گازش است که تنها دودش را به چشم اهالی اش همچون ساکنان عسلویه رسانده و بومی هایش ناراحت از شاغلان غیر بومی اش...

شغل مردم این استان ساحلی با ۹ بندر مهمش از جمله گناوه، دیلم، کنگان و عسلویه و دارا بودن ۷ اسکله تجاری، به دریا، منابع معدنی، کشاورزی و صیادی وابسته است و با وجودی که ۶۰ درصد گاز شبکه ایران از بوشهر تأمین می‌شود و این همه نعمت و ثروت خدادادی دارد، جوانانش از بیکاری می‌نالند.

حتی اگر بوشهری‌ها این همه منابع معدنی هم نداشتند و به فکر توسعه ۲۲ فاز گازی پارس جنوبی هم نبودند همان دریایشان و توسعه گردشگری شأن کافی بود تا از شهرشان، دوبی دیگری بسازد و یا بشود همچون موناکو در فرانسه…

به گفته گراوند استاندار بوشهر، این استان با ۹۳۹ کیلومتر ساحل، طولانی‌ترین ساحل را در کشور و حاشیه خلیج فارس دارد اما متأسفانه سرمایه‌گذاری چندانی در حوزه گردشگری دریایی انجام نداده است و نگاه‌ها و فرصت‌ها به سوی سرمایه‌گذاری در گردشگری دریایی نبوده است، در نتیجه این امر، تعداد هتل‌ها به عنوان یکی از ضروری‌ترین و مهم‌ترین زیرساخت‌های استان در صنعت گردشگری کم است.

و یا از نبود راه آهن در این استان به عنوان یکی از زیرساخت‌های توسعه هر استانی گلایه کرده و گفته وجود راه آهن تهران – شیراز بدون وجود راه آهن بوشهر دارای حلقه مفقوده است و البته اضافه کرده که مطالعات ساخت ۲۸۰ کیلومتر راه آهن از شیراز به بوشهر صورت گرفته و در حال طی کردن روند اداری برگزاری مناقصه برای اجرایی شدن این طرح است.

در هر حال تا بوشهر همچون همسایه توسعه یافته‌اش یعنی دوبی شود و زیرساختهای لازم شهری و رفاهی به عنوان الزامات توسعه را بدست بیاورد خیلی راه در پیش دارد و تازه در آغاز راه است؛ باید دید مردم اش و مسئولانش چقدر دل به دل هم می‌دهند تا از بوشهر استانی بسازند، آباد با استانداردهای روز دنیا همراه با مردمی در رفاه.

منبع:ایسنا

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.